دنياي عشقولانه فرشته

چشم به راه آسمانم..

اولین برفی که مرا،

به آغوشت

نزدیک تر می کند...

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

  برایم کتابی بخوان کتابی که هر واژه‌اش عطر مخصوص دارد و هر صفحه‌اش ابتدای بهار است و هر فصل آن، شاخه‌ای از رسیدن. کتابی که بوسیدنت را به باران بدل می‌کند و خندیدنت را به دریای آرام .. برایم کتابی بخوان با سرانگشت‌هایت...     دنياي عشقولانه فرشته ...

حال من خوب نيست
نه آنكه بگويم مريض شده ام
نه!
فقط تورا كم دارم.
كجايي حالِ خوبِ اولين ديدار؟.

 

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

شبها
قبلِ خواب
هيچ عشقي را
از روي گوشيِ تلفن نبوس
بوسه اي كه
صدايِ نَفَس ندارد
گرمايِ صورت ندارد
بوسه نيست
تشديدِ دلتنگي ست...

دنياي عشقولانه فرشته ...

.دو قدم پیش بیا

ای قدمت بر سر چشم دو قدم تا ک تو را تنگ بگیرم به برم

تو ب اندازه هر یک قدمم آتشی و من

ب اندازه هر یک نفست شعله ورم .

 

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

 

خورشیـــــــد

لبهای زمین را می بوسد "صبح" زاده می شود

و من هنـــــوز در انتظار بوسه های تـــــــو

تمام روزهایم را آبستن خیالت می کنم

 

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

اوضاع از آنچه
من و تو فکر میکردیم
خطرناک تر است....
دارم نبودنت را شعر میکنم!!!.

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

گوش کن کسی دارد جنونش را نجوا میکند !! پای دیوار تنهایی
کسی آنسوی نفرت آنسوی بیزاری ,,

صدای پچ پچ مرگ می آید
از تن عریان " آرزوهای زخمی"
دستان جنگ بر زمین سردمان زد
وقتی پای صلح جا مانده بود
روی مین دلتنگی ...

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

ناز کنی نظر کنی، قهر کنی ستم کنی

گر که جفا گر که وفا، از تو حذر نميشود

داغ که دارد اين دلم، داغ تو و خیال تو "

بی همگان به سر شود، بی تو به سر نميشود" .

"مولانا"

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

در آغوشـم بگیــر
که به امنیت آن محتاجم

به دوست داشتنت
به نــوازش هایت

بیا تا روے چشمانم بنشانمت

که من بے نهایت دوستت دارم.

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

آدم ها جدا از عطری که به خودشون می زنن،

عطر دیگه ای هم دارن که اتفاقا تاثیر گذارتر هم هست،

عطر چشم هاشون،

عطر حرف هاشون،

عطری که فقط مختص شخصیت اون هاست

و متاسفانه در هیچ مغازه ی عطر فروشی پیدا نمیشه.

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

از پوستم صدای تو می تراود بر پاهای تو راه می روم با چشم تو شعر می نویسم من که ام به جز "تـــــــــو" که در رگ و پوستم نهانی و نام مرا به خود داده ای.   دنياي عشقولانه فرشته ...

به تو شفاف و برهنه دل سپردم بي محابا
بغلم کن تا نميرم بي تو،تو دستاي سرما
مثل دامن فرشته شب ما قديس و پاکه
میدونم ,حتي ماه به حرمت ما،عاشقونه تر مي تابه.

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

میگویند
اعمال به نیت است
تو فقط
نیت آمدن بگیر
خدا را چه دیدی
شاید دل آرم گرفت 

❤

دنياي عشقولانه فرشته ...

خوب من !
به فردا که رسیدی
از من جا مانده در امروز
یادی کن...

دنياي عشقولانه فرشته ...

تو می آیی و آنچنان مرا می فهمی که گویی بعد از خدا تو در من خدایی دیگری که می بینی مرا می خوانی مرا تو می آیی خستگی هایم را می فهمی کلافگی هایم را بغض هایم را تو می آیی و تا آمدنت من پشتِ دیوارِ تنهاییم بی سر و صدا روزگار می گذرانم تو می آییی... می دانم دنياي عشقولانه فرشته ...

باید امروز
تمام قاصدک های دنیا را
زندانی کنم
نکند فردا
مردم شهر
خبردار شوند
که تو دیگر نمی آیی!.

دنياي عشقولانه فرشته ...

تقویمم همیشه نیمه کاره است با تو
ماه شب چهارده من!
ابرهای چادر سیاهت را ورق بزن!
حلول کن
که این شب نور باران شود از صدای پایت!
شعر به گوشه های چادرت سنجاق میکنم
تا حسودی کنند عشاق
من
تنها حوض فیروزه ای دنیایم
که مهتابم را همیشه در آغوش دارم!.

 

دنياي عشقولانه فرشته ...

هنوز خیره شدن در چشمان تــ♥ــو شبیه لذت بردن ازشمردن ستاره در یک شب صحرای یست و هنوز اسم تــ♥ــو تنها اسمی است در زندگی  من که هیچ کسی نمی تواند چیزی در موردش بگوید همیشه مهربانی و یادت با من است.   دنياي عشقولانه فرشته ...